دنیای ِمن درگیرِ کابوسِ
از وقتی که آدم تمارض کرد
سیلاب ِ خون جاشو به عشق داده
باید به این دنیا تجاوز کرد
وقتی به جای ماشین کوکی
تو دست بچه ها تفنگ باشه
چیزی شبیهِ عشق محکومه
بعیدِ این دنیا قشنگ باشه
روزنامه ی امروز نگارش کرد!
تاریکی دنیارو درو کرده
موشک به موشک بمب و خمپاره
صلح جهانی رو وتو کرده
روی زمین قضاوت آسونه
هرکی واسه خودش خدا میشه
وقتی که قدرت اسلحه باشه
هیتلر دوباره سرِ پا میشه
تو دل هر بهار زمستون ُ
درخت صلح، مجنونِ بی برگه
انگار از تموم این دنیا
حقوق این بشر فقط مرگه!
دنیای من زخمی تر از هروز
تاریک و بی روح و پر از ترسه
عروسی که فقط سیاه میپوشه
فقط جلوی آینه میرقصه
- تاریخ نشر : چهارشنبه / ۲۹ شهریور ۱۳۹۶